جستجو
زبان دیکشنری را انتخاب کنید
apoyar
[past form: apoyé][present form: apoyo]
01
طرفداری کردن
مثالها
Siempre apoyo al equipo local en los partidos.
من همیشه تیم محلی را در مسابقات حمایت میکنم.
Nosotros apoyamos al candidato que creemos más capacitado.
ما از کاندیدایی که معتقدیم شایستهترین است حمایت میکنیم.
02
تکیه دادن
مثالها
Apoya la escalera contra la pared.
نردبان را به دیوار تکیه دهید.
Apoyé mi cabeza en la almohada.
من سرم را روی بالش گذاشتم.
2.1
تکیه دادن
مثالها
Me apoyé en la pared porque estaba cansado.
من به دیوار تکیه دادم چون خسته بودم.
El anciano se apoyó en el bastón mientras caminaba.
مرد مسن در حین راه رفتن روی عصای خود تکیه داد.
03
تأیید کردن
مثالها
Los datos apoyan nuestra teoría.
دادهها از نظریه ما حمایت میکنند.
Este estudio apoya la hipótesis inicial.
این مطالعه از فرضیه اولیه حمایت میکند.



























