جستجو
زبان دیکشنری را انتخاب کنید
afeitar
[past form: me afeité][present form: me afeito]
01
اصلاح کردن (صورت)
مثالها
Me afeito todas las mañanas.
من هر صبح اصلاح میکنم.
Él se afeita la barba con cuidado.
او با دقت ریش خود را میتراشد.
جستجو
زبان دیکشنری را انتخاب کنید
اصلاح کردن (صورت)