جستجو
زبان دیکشنری را انتخاب کنید
La caja
01
جعبه
مثالها
La tienda recibió una caja de botellas de vino.
فروشگاه یک جعبه بطریهای شراب دریافت کرد.
El camión estaba lleno de cajas de frutas.
کامیون پر از جعبههای میوه بود.
02
صندوق, جعبه
مثالها
El cajero abrió la caja para cobrar la compra.
صندوقدار صندوق را برای دریافت پرداخت باز کرد.
La caja estaba llena de billetes y monedas.
صندوق فروش پر از اسکناس و سکه بود.
03
درام کوچک
مثالها
El baterista toca la caja con ritmo constante.
درامر با ریتم ثابت درام اسنیر مینوازد.
La caja marcó el inicio del compás.
طبل کوچک آغاز میزان را مشخص کرد.
04
پیشخوان
مثالها
Hice la consulta en la caja del banco.
من در صندوق بانک درخواست کردم.
Compré los boletos en la caja del teatro.
من بلیطها را در گیشه تئاتر خریدم.



























