جستجو
زبان دیکشنری را انتخاب کنید
El café
[gender: masculine]
01
قهوه
مثالها
Me gusta tomar café por la mañana.
من دوست دارم صبحها قهوه بنوشم.
El café está muy caliente, ten cuidado.
قهوه خیلی داغ است، مراقب باش.
02
کافیشاپ
مثالها
El café está cerca de mi casa.
کافه نزدیک خانه من است.
En ese café sirven pasteles deliciosos.
در آن کافه شیرینیهای خوشمزه سرو میکنند.
03
قهوهای
مثالها
Me gusta el color café para la sala.
من رنگ قهوهای را برای اتاق نشیمن دوست دارم.
El café oscuro es un color elegante.
قهوهای یک رنگ شیک است.
café
01
قهوهای
مثالها
Ella tiene ojos café muy bonitos.
او چشمان قهوهای بسیار زیبایی دارد.
Compré un abrigo café para el invierno.
من یک کت قهوهای برای زمستان خریدم.



























