جستجو
زبان دیکشنری را انتخاب کنید
pintar
[past form: pinté][present form: pinto]
01
نقاشی کردن, رنگ کردن، کشیدن (نقاشی)
مثالها
Pintamos la pared de la sala.
ما دیوار اتاق نشیمن را رنگآمیزی میکنیم.
Juan quiere pintar su habitación.
خوان میخواهد اتاقش را رنگ کند.
1.1
نقاشی کردن
Intransitive
مثالها
Estoy pintando en mi estudio.
من در استودیوی خودم نقاشی میکنم.
Ella pinta todos los días por la tarde.
او هر روز عصر نقاشی میکند.
02
طراحی کردن
مثالها
Me gusta pintar paisajes en mi cuaderno.
من دوست دارم در دفترم مناظر را نقاشی کنم.
¿ Puedes pintar un retrato de tu amigo?
آیا میتوانی نقاشی یک پرتره از دوستت بکشی؟
03
خود را آرایش کردن
مثالها
Ella se pinta todos los días.
او هر روز آرایش میکند.
Mi hermana se pinta antes de salir.
خواهرم قبل از بیرون رفتن آرایش میکند.



























