جستجو
زبان دیکشنری را انتخاب کنید
El corrector
[gender: masculine]
01
کانسیلر
مثالها
Uso corrector para cubrir las ojeras.
من از کورکتور برای پوشاندن حلقههای تیره زیر چشم استفاده میکنم.
Ella aplicó corrector antes del maquillaje.
او کورکتور را قبل از آرایش اعمال کرد.
02
ویراستار, بازبین
مثالها
El corrector revisó el manuscrito.
تصحیحکننده نسخه خطی را بررسی کرد.
Envió el texto al corrector.
او متن را به ویراستار فرستاد.
03
تصحیحکننده, ویراستار
مثالها
El corrector encontró tres errores ortográficos en el primer párrafo.
ویراستار سه اشتباه املایی را در پاراگراف اول پیدا کرد.
La correctora verificó todos los datos y las fechas del artículo.
ویراستار تمام دادهها و تاریخهای مقاله را بررسی کرد.
corrector
01
اصلاحکننده
مثالها
Se aplicó un tratamiento corrector para mejorar el defecto.
یک درمان اصلاحی برای بهبود نقص اعمال شد.
El sistema corrector detecta errores automáticamente.
سیستم تصحیحکننده به طور خودکار خطاها را تشخیص میدهد.



























