جستجو
زبان دیکشنری را انتخاب کنید
La lluvia
[gender: feminine]
01
باران
مثالها
La lluvia cae durante la noche.
باران در طول شب میبارد.
Me gusta escuchar la lluvia cuando estoy en casa.
من دوست دارم وقتی در خانه هستم به باران گوش دهم.
02
سیلی از (چیزی), مقدار بسیار زیادی
مثالها
Recibimos una lluvia de correos electrónicos ayer.
دیروز بارانی از ایمیلها دریافت کردیم.
El artista recibió una lluvia de elogios tras su presentación.
هنرمند پس از اجرایش بارانی از تحسین دریافت کرد.



























