جستجو
زبان دیکشنری را انتخاب کنید
indecent
مثالها
The movie was rated R for its indecent scenes that were deemed too explicit for younger audiences.
فیلم به دلیل صحنههای ناشایست که برای مخاطبان جوان بیش از حد صریح تلقی میشد، درجهبندی R دریافت کرد.
The comedian's jokes were considered indecent by some members of the audience.
شوخیهای کمدین توسط برخی از اعضای مخاطبان ناشایست تلقی شد.
02
غیر اخلاقی
not conforming to accepted moral values
مثالها
The comedian's jokes were deemed indecent, causing discomfort among the audience.
شوخیهای کمدین ناشایست تلقی شد و باعث ناراحتی در میان تماشاگران شد.
The school implemented strict policies against indecent behavior among students.
مدرسه سیاستهای سختگیرانهای در برابر رفتار ناشایست در میان دانشآموزان اجرا کرد.
03
ناشایست, مستهجن
offending against sexual mores in conduct or appearance
درخت واژگانی
indecent
decent
dec
