جستجو
زبان دیکشنری را انتخاب کنید
heartrending
01
جانگداز, جانسوز، سوزناک، دلآزار
causing intense sorrow or distress, often deeply affecting one's emotions
مثالها
The heartrending scenes of devastation after the natural disaster brought tears to the eyes of onlookers.
صحنههای دلخراش ویرانی پس از فاجعه طبیعی، اشک را به چشمان تماشاگران آورد.
His heartrending plea for forgiveness touched the hearts of everyone in the room.
درخواست دلخراش او برای بخشش قلب همه حاضرین در اتاق را لمس کرد.
درخت واژگانی
heartrending
heart
rending
