جستجو
زبان دیکشنری را انتخاب کنید
fulgid
مثالها
The fulgid dewdrops on the grass sparkled like tiny diamonds in the morning sun.
قطرههای شبنم درخشان روی چمن مانند الماسهای کوچک در نور خورشید صبحگاهی میدرخشیدند.
Her fulgid dress shimmered with every movement, capturing the attention of everyone at the party.
لباس درخشان او با هر حرکتی میدرخشید و توجه همه را در مهمانی به خود جلب میکرد.



























