جستجو
زبان دیکشنری را انتخاب کنید
to fork over
[phrase form: fork]
01
تحویل دادن (از روی اجبار)
to give something particularly one's possessions to someone, often unwillingly
مثالها
The company demanded that employees fork over their personal cell phone numbers for emergency contact purposes.
شرکت از کارمندان خواست که شماره تلفنهای همراه شخصی خود را برای اهداف تماس اضطراری تحویل دهند.
Despite his protests, he eventually had to fork over his car keys to the valet.
علیرغم اعتراضاتش، در نهایت مجبور شد کلیدهای ماشینش را به پارکینگبان تحویل دهد.
