جستجو
زبان دیکشنری را انتخاب کنید
amicable
01
دوستانه, باصلح و صفا
(of interpersonal relations) behaving with friendliness and without disputing
مثالها
After the divorce, they agreed to split their assets in an amicable manner, avoiding any conflict.
پس از طلاق، آنها موافقت کردند که داراییهای خود را به روشی دوستانه تقسیم کنند، از هرگونه درگیری اجتناب کنند.
Despite their differences, they were able to part ways on amicable terms, remaining friends.
علیرغم تفاوتهایشان، توانستند در شرایط دوستانه از هم جدا شوند و دوست باقی بمانند.
درخت واژگانی
amicableness
amicably
amicable
amic



























