جستجو
altruistically
01
بهطور نوعدوستانه, بهطور خیرخواهانه
in a manner that shows one's concern for the well-being of others
Example
She volunteered at the local animal shelter altruistically, driven by a genuine love for animals.
او بهطور نوعدوستانه در پناهگاه حیوانات محلی داوطلب شد و این کار را ناشی از عشقی واقعی به حیوانات انجام داد.
The philanthropist donated money altruistically to fund educational initiatives in underprivileged communities.
بخشنده بهطور نوعدوستانه پول اهدا کرد تا به تأمین مالی طرحهای آموزشی در جوامع محروم کمک کند.
