جستجو
زبان دیکشنری را انتخاب کنید
diversified
01
متنوع, گوناگون
including a variety of different elements or components
مثالها
The investor's portfolio was diversified with a mix of stocks, bonds, and real estate to minimize potential losses.
پرتفوی سرمایهگذار با ترکیبی از سهام، اوراق قرضه و املاک متنوع شده بود تا ضررهای احتمالی به حداقل برسد.
The company's product line was diversified to include offerings catering to various market segments, reducing reliance on any single product.
خط تولید شرکت متنوع شد تا شامل پیشنهاداتی باشد که به بخشهای مختلف بازار خدمت میکنند، و وابستگی به هر محصول منفردی را کاهش میدهد.
درخت واژگانی
undiversified
diversified
diversify
divers
