جستجو
زبان دیکشنری را انتخاب کنید
directed
01
هدایت شده, جهت دار
(often used in combination) having a specified direction
02
برنامهریزیشده
supervised, guided, or managed by someone
مثالها
The award-winning film was directed by a renowned filmmaker known for his unique storytelling style and visual artistry.
فیلم برنده جایزه توسط یک فیلمساز مشهور که به سبک منحصر به فرد روایتگری و هنر بصری شناخته شده است، کارگردانی شد.
The school play was directed by a passionate teacher who encouraged her students to express their creativity and embrace their roles.
نمایش مدرسه توسط یک معلم پرشور کارگردانی شد که دانشآموزانش را تشویق کرد تا خلاقیت خود را بیان کنند و نقشهای خود را بپذیرند.
درخت واژگانی
undirected
directed
direct
