جستجو
زبان دیکشنری را انتخاب کنید
confirmed
01
تایید شده, تغییر ناپذیر
of persons; not subject to change
02
تاییدشده
having been made certain, firm, or approved by a formal ceremony
مثالها
She had a confirmed reservation at the restaurant for dinner.
او یک رزرو تأیید شده در رستوران برای شام داشت.
They received confirmed reports about the new policy changes.
آنها گزارشهای تأیید شده در مورد تغییرات سیاست جدید دریافت کردند.
درخت واژگانی
unconfirmed
confirmed
confirm
