جستجو
زبان دیکشنری را انتخاب کنید
to colonize
01
مستعمره کردن, تاسیس مستعمرات
to settle and build communities in new, often unexplored, areas
Transitive: to colonize an area
مثالها
European powers sought to colonize distant lands during the Age of Exploration.
قدرتهای اروپایی در عصر اکتشافات به دنبال استعمار سرزمینهای دوردست بودند.
The pioneers embarked on a journey to colonize the uncharted wilderness in search of a better life.
پیشگامان سفری را برای استعمار سرزمینهای بکر و ناشناخته در جستجوی زندگی بهتر آغاز کردند.
درخت واژگانی
colonized
colonizer
decolonize
colonize
colon
