جستجو
زبان دیکشنری را انتخاب کنید
colloquially
مثالها
The medical condition is colloquially known as " the shakes. "
این وضعیت پزشکی عامیانه به عنوان "لرزش" شناخته میشود.
He referred to his father colloquially as " the old man. "
او به پدرش به صورت محاورهای گفت "پیرمرد".
درخت واژگانی
colloquially
colloquial
colloquy



























