جستجو
زبان دیکشنری را انتخاب کنید
Cognate
01
هم ریشه, کلمه همخانواده
a word that shares the same origin as another word in a different language
مثالها
Linguists often compare cognates across different languages to trace their historical connections.
زبانشناسان اغلب واژههای همریشه را در زبانهای مختلف مقایسه میکنند تا ارتباطات تاریخی آنها را ردیابی کنند.
The study of cognates reveals how languages evolve and diverge from a common ancestor.
مطالعه واژگان همریشه نشان میدهد که چگونه زبانها از یک نیای مشترک تکامل یافته و از هم جدا میشوند.
02
خویشاوند خونی, فردی با اصل مشترک
one related by blood or origin; especially on sharing an ancestor with another
cognate
01
(روابط) خونی
sharing the same ancestors
مثالها
The two cousins are cognate, sharing a common ancestry through their maternal grandparents.
دو پسرعمو خویشاوند هستند، که از طریق پدربزرگ و مادربزرگ مادری خود اجداد مشترکی دارند.
The family reunion brought together many cognate relatives from distant branches of the tree.
دیدار خانوادگی بسیاری از خویشاوندان همتبار را از شاخههای دور درخت گرد هم آورد.
02
مرتبط, خویشاوند
related in nature
03
همخانواده, دارای زبان اجدادی یکسان
having the same ancestral language
