جستجو
زبان دیکشنری را انتخاب کنید
to pregame
01
قبل از مهمانی نوشیدن, آماده شدن با نوشیدن
to drink alcohol before attending an event or party
مثالها
They pregamed at his apartment before heading to the concert.
آنها در آپارتمان او قبل از رفتن نوشیدند قبل از رفتن به کنسرت.
She is pregaming with a few friends before the party starts.
او قبل از شروع مهمانی با چند دوست پیشمهمانی میکند.



























