جستجو
زبان دیکشنری را انتخاب کنید
Brewsky
01
شراب
a casual or slang term for beer
مثالها
Let ’s grab a couple of brewskies and relax this evening.
بیایید چند تا آبجو بگیریم و امشب استراحت کنیم.
He brought a six-pack of brewskies to the party.
او یک شش تایی آبجو به مهمانی آورد.



























