جستجو
زبان دیکشنری را انتخاب کنید
brashly
مثالها
He brashly announced that he could do the job better than anyone else.
او بیپروا اعلام کرد که میتواند کار را بهتر از هر کس دیگری انجام دهد.
The student brashly contradicted the professor without knowing all the facts.
دانشجو بیپروا بدون دانستن همه حقایق، استاد را رد کرد.
درخت واژگانی
brashly
brash



























