جستجو
زبان دیکشنری را انتخاب کنید
Batswoman
01
بازیکن زن کریکت, زن بیس بال باز
a female cricket player who bats
مثالها
The batswoman scored a century in yesterday's match.
بازیکن زن بیسبال در مسابقه دیروز یک قرن به ثمر رساند.
She is known for being the most skilled batswoman on the team.
او به عنوان بازیکن کریکت زن ماهرترین در تیم شناخته میشود.
درخت واژگانی
batswoman
bats
woman



























