جستجو
زبان دیکشنری را انتخاب کنید
whitewaking
/wˈaɪtwɔːtə kˈaɪakɪŋ/
Whitewater kayaking
مثالها
Their team dominated the whitewater kayaking race.
تیم آنها در مسابقه قایقرانی در آبهای خروشان تسلط داشت.
He enjoys the challenge of whitewater kayaking in rough rivers.
او از چالش قایقرانی در آبهای خروشان در رودخانههای خشن لذت میبرد.



























