جستجو
زبان دیکشنری را انتخاب کنید
Braggadocio
01
لافزنی, خودستایی
a display of excessive pride, often through loud claims
مثالها
His endless braggadocio about sales figures wore thin on his colleagues.
براگادوسیو بیپایان او درباره ارقام فروش، همکارانش را خسته کرد.
The rapper 's new album leans heavily into braggadocio, with every track proclaiming his dominance.
آلبوم جدید رپر به شدت به braggadocio تکیه میکند، با هر قطعه که سلطه او را اعلام میکند.
