جستجو
زبان دیکشنری را انتخاب کنید
nerdy
01
کتابی, علاقه مند به تکنولوژی
highly enthusiastic or knowledgeable about niche or specialized interests
مثالها
He 's a nerdy gamer who spends hours immersed in virtual worlds.
او یک گیمر حوصلگی است که ساعتها در دنیاهای مجازی غرق میشود.
Her nerdy fascination with robotics led her to build her own functioning robot.
شیفتگی نردی او به رباتیک او را به ساخت ربات عملکردی خودش سوق داد.
درخت واژگانی
nerdy
nerd



























