جستجو
زبان دیکشنری را انتخاب کنید
to role play
01
نقش کسی را بازی کردن, ایفای نقش کردن
to try to act or talk like a specific character
مثالها
The students role played a job interview to practice their answers.
دانشآموزان در یک مصاحبه شغلی نقش بازی کردند تا پاسخهای خود را تمرین کنند.
We role-play in class to practice customer service scenarios.
ما در کلاس بازی نقش انجام میدهیم تا سناریوهای خدمات به مشتری را تمرین کنیم.



























