جستجو
زبان دیکشنری را انتخاب کنید
Bare essentials
01
مهترین بخشهای چیزی, حداقل چیزهای ضروری
things that are considered the most basic or necessary
مثالها
When packing for the trip, make sure to bring only the bare essentials to keep your luggage lightweight.
هنگام بستن چمدان برای سفر، مطمئن شوید که فقط ضروریات را برمیدارید تا چمدان شما سبک بماند.
The survival kit contained the bare essentials: water, food, a flashlight, and a first aid kit.
کیت بقا شامل ضروریات اولیه بود: آب، غذا، چراغ قوه و جعبه کمکهای اولیه.



























