جستجو
to level with
[phrase form: level]
01
با کسی صادق بودن
to be completely honest with someone, even if the truth is difficult or unpleasant
Example
The doctor leveled with the patient, explaining the risks and potential complications of the surgery without sugarcoating the reality.
پزشک روراست با بیمار صحبت کرد، خطرات و عوارض احتمالی عمل را بدون شیرینگویی توضیح داد.
The manager leveled with the employee about their performance issues, providing specific examples and offering constructive feedback for improvement.
مدیر با کارمند درباره مشکلات عملکردش روراست بود، مثالهای مشخصی ارائه داد و بازخورد سازندهای برای بهبود ارائه کرد.
