جستجو
زبان دیکشنری را انتخاب کنید
Courtesy call
01
تماس یا دیدار از روی ادب
a visit or phone call that is made as a gesture of politeness
مثالها
The customer service team made a courtesy call to ensure I was happy with my new phone.
تیم خدمات مشتری یک تماس محبتآمیز انجام داد تا مطمئن شود که من از تلفن جدیدم راضی هستم.
He received a courtesy call from the hospital to remind him of his appointment.
او یک تماس احترامآمیز از بیمارستان دریافت کرد تا به او یادآوری کند که قرار ملاقات دارد.



























