جستجو
زبان دیکشنری را انتخاب کنید
Wishbone
01
استخوان جناغ
a Y-shaped bone between the neck and breast of a bird
مثالها
He collected wishbones from different birds and displayed them as a unique collection.
او استخوان آرزو را از پرندگان مختلف جمع آوری کرد و به عنوان یک مجموعه منحصر به فرد نمایش داد.
They made a wish and pulled apart the wishbone, hoping for good luck.
آنها آرزو کردند و استخوان آرزو را کشیدند، به امید بخت خوب.
درخت واژگانی
wishbone
wish
bone



























