جستجو
زبان دیکشنری را انتخاب کنید
willfully
01
عمداً
in a deliberate way, intending to cause harm or break rules
Disapproving
مثالها
She willfully damaged the property despite knowing the consequences.
او عمداً به اموال خسارت وارد کرد با وجود اینکه از عواقب آن آگاه بود.
The company willfully ignored safety regulations, leading to the accident.
شرکت عمداً مقررات ایمنی را نادیده گرفت، که منجر به حادثه شد.
02
سرسختانه, عمداً
with a stubborn determination to act as one wants, despite consequences or rules
Disapprovingمثالها
He willfully refused to listen to advice from his colleagues.
او عمداً از شنیدن توصیههای همکارانش خودداری کرد.
She willfully ignored the warnings and continued with the risky plan.
او عمداً هشدارها را نادیده گرفت و با برنامه پرخطر ادامه داد.
درخت واژگانی
willfully
willful
will
