جستجو
زبان دیکشنری را انتخاب کنید
to whittle away
[phrase form: whittle]
01
به تدریج کم کردن
to slowly reduce the value, size, etc. of something
مثالها
Continuous lies and deceit can whittle away the trust between friends, leading to a strained relationship.
دروغ و فریب مداوم میتواند اعتماد بین دوستان را کم کند، که منجر به رابطهای پرتنش میشود.
Poor financial decisions can whittle away a person's savings, leaving them with less money for emergencies or future plans.
تصمیمات مالی ضعیف میتواند به تدریج کاهش دهد پسانداز یک شخص را، و او را با پول کمتر برای موارد اضطراری یا برنامههای آینده رها کند.



























