جستجو
زبان دیکشنری را انتخاب کنید
Bloody Mary
مثالها
She ordered a Bloody Mary with extra spice and a celery stick as a garnish.
او یک بلادی ماری با ادویه اضافی و یک ساقه کرفس به عنوان تزئین سفارش داد.
The bartender mixed vodka, tomato juice, and Worcestershire sauce to create a classic Bloody Mary.
بارتندر ودکا، آب گوجه فرنگی و سس ووسترشر را مخلوط کرد تا یک بلادی مری کلاسیک درست کند.



























