جستجو
زبان دیکشنری را انتخاب کنید
untrusty
مثالها
She realized too late that he was untrusty and often lied about his whereabouts.
او خیلی دیر متوجه شد که او غیرقابل اعتماد بود و اغلب در مورد محل زندگی خود دروغ میگفت.
The untrusty nature of the information spread quickly among the group.
طبیعت غیرقابل اعتماد اطلاعات به سرعت در میان گروه پخش شد.
درخت واژگانی
untrusty
trusty
trust



























