جستجو
زبان دیکشنری را انتخاب کنید
Strategy
01
راهبرد, استراتژی
an organized plan made to achieve a goal
مثالها
Their marketing strategy increased sales last year.
استراتژی بازاریابی آنها فروش سال گذشته را افزایش داد.
The coach discussed a new strategy before the match.
مربی قبل از مسابقه در مورد یک استراتژی جدید بحث کرد.
02
راهبرد نظامی
a field of military science that deals with the planning of an attack or defense
مثالها
The general developed a comprehensive strategy to outmaneuver enemy forces during the conflict.
ژنرال یک استراتژی جامع برای غلبه بر نیروهای دشمن در طول درگیری توسعه داد.
Effective strategy is essential for coordinating troop movements and ensuring successful operations.
یک استراتژی مؤثر برای هماهنگی حرکات نیروها و اطمینان از موفقیت عملیاتها ضروری است.
درخت واژگانی
strategist
strategy
