جستجو
زبان دیکشنری را انتخاب کنید
similarly
مثالها
The two buildings are similarly designed, with identical facades.
دو ساختمان به طور مشابه طراحی شدهاند، با نماهای یکسان.
The twins are similarly talented in playing musical instruments.
دوقلوها در نواختن آلات موسیقی به طور مشابه بااستعداد هستند.
مثالها
Sarah enjoys painting; similarly, her brother finds joy in sculpting.
سارا از نقاشی لذت میبرد؛ به طور مشابه، برادرش در مجسمهسازی شادی پیدا میکند.
The company aims to reduce its carbon footprint; similarly, it encourages employees to adopt eco-friendly habits.
شرکت قصد دارد ردپای کربن خود را کاهش دهد؛ به طور مشابه، کارمندان را به اتخاذ عادتهای دوستدار محیط زیست تشویق میکند.
درخت واژگانی
dissimilarly
similarly
similar



























