جستجو
زبان دیکشنری را انتخاب کنید
Retinue
01
همراهان, ملتزمین، خدموحشم
a group of attendants or followers, typically accompanying an important person
مثالها
The queen 's retinue included her trusted advisors, guards, and ladies-in-waiting, who attended to her every need.
حاشیه ملکه شامل مشاوران مورد اعتماد او، محافظان و ندیمههایی بود که به تمام نیازهای او رسیدگی میکردند.
As the ambassador arrived, his retinue of diplomats and assistants followed closely behind, ready to assist him during the visit.
همانطور که سفیر رسید، ملازمان او از دیپلماتها و دستیارانش از نزدیک دنبالش کردند، آماده برای کمک به او در طول بازدید.
