جستجو
زبان دیکشنری را انتخاب کنید
resurgent
01
جان دوباره گرفته, احیا شده
bouncing back with newfound strength
مثالها
The team 's resurgent performance secured a decisive victory in the second half.
عملکرد جوان شده تیم، پیروزی قطعی را در نیمه دوم تضمین کرد.
Despite setbacks, the business displayed a resurgent spirit to thrive in the competitive market.
علیرغم مشکلات، کسبوکار روحیهای تجدیدشونده را برای شکوفایی در بازار رقابتی نشان داد.
درخت واژگانی
resurgent
resurge
surge



























