جستجو
زبان دیکشنری را انتخاب کنید
Remorse
مثالها
He felt deep remorse after realizing how his actions had hurt others.
او پس از فهمیدن اینکه چگونه اعمالش به دیگران آسیب زده است، پشیمانی عمیقی احساس کرد.
The criminal showed no remorse for his actions during the trial.
مجرم در طول محاکمه هیچ پشیمانی برای اقدامات خود نشان نداد.
درخت واژگانی
remorseful
remorseless
remorse



























