جستجو
زبان دیکشنری را انتخاب کنید
punitive
01
تأدیبی, مجازاتی، تنبیهی
intended to punish or discipline someone for wrongdoing
مثالها
The company implemented punitive measures against employees who violated company policies.
شرکت اقدامات تنبیهی را علیه کارمندانی که سیاستهای شرکت را نقض کردند، اجرا کرد.
The court imposed punitive fines on the corporation for environmental violations.
دادگاه جریمههای تنبیهی را به دلیل تخلفات محیط زیستی بر شرکت تحمیل کرد.
درخت واژگانی
punitively
punitive
pun
