جستجو
زبان دیکشنری را انتخاب کنید
Provost
01
رئیس دانشگاه یا دانشکده
the chief academic officer of a college or university
مثالها
The provost implemented a new interdisciplinary research initiative to promote collaboration among departments.
رئیس دانشگاه یک ابتکار تحقیقاتی بینرشتهای جدید را برای ترویج همکاری بین دپارتمانها اجرا کرد.
She met with department heads to review curriculum changes recommended by the faculty, acting in her role as provost.
او با روسای دپارتمانها ملاقات کرد تا تغییرات برنامه درسی توصیه شده توسط هیئت علمی را بررسی کند، در نقش خود به عنوان معاون آموزشی عمل میکرد.



























