جستجو
زبان دیکشنری را انتخاب کنید
Prescript
01
دستور, حکم، فرمان
a set of instructions or guidelines to accomplish a specific goal
مثالها
Following the prescript is crucial for assembling the furniture correctly.
پیروی از دستورالعمل برای مونتاژ صحیح مبلمان بسیار مهم است.
To ensure safety, it is imperative to adhere to the prescript provided.
برای اطمینان از ایمنی، ضروری است که به دستورالعمل ارائه شده پایبند باشید.
درخت واژگانی
prescript
script



























