جستجو
زبان دیکشنری را انتخاب کنید
preparative
مثالها
The chemist mixed preparative solutions before the reaction.
شیمیدان قبل از واکنش محلولهای آمادهسازی را مخلوط کرد.
His preparative remarks framed the debate effectively.
اظهارات آمادهسازی او به طور موثری بحث را قاب گرفت.
درخت واژگانی
preparative
prepare



























