جستجو
زبان دیکشنری را انتخاب کنید
Precinct
01
منطقه تجاری
a commercial area in a city or a town that is closed to traffic
مثالها
The shopping precinct was bustling with pedestrians enjoying the car-free environment.
منطقه خرید پر از عابران پیاده ای بود که از محیط بدون ماشین لذت می بردند.
The new cultural precinct features art galleries, theaters, and cafes in a traffic-free zone.
منطقه فرهنگی جدید شامل گالریهای هنری، تئاترها و کافهها در منطقهای بدون ترافیک است.
02
محوطه, منطقه
an enclosed or clearly defined area of a building or place
مثالها
The historical precinct of the castle was open to visitors for guided tours.
محوطه تاریخی قلعه برای بازدیدکنندگان به همراه تورهای راهنما باز بود.
Security guards monitored the shopping precinct to prevent any incidents.
نگهبانان امنیتی محوطه خرید را برای جلوگیری از هرگونه حادثه تحت نظر داشتند.
