جستجو
زبان دیکشنری را انتخاب کنید
to phase in
[phrase form: phase]
01
به تدریج معرفی کردن
to introduce something in stages over time
مثالها
We 'll phase in the updated training program over the next six months to make the transition smoother for everyone.
ما برنامه آموزشی بهروز شده را در طول شش ماه آینده به تدریج اجرا خواهیم کرد تا انتقال برای همه روانتر باشد.
The school board decided to phase uniforms in gradually, starting with the first graders.
هیئت مدرسه تصمیم گرفت به تدریج یونیفرمها را معرفی کند، از دانشآموزان کلاس اول شروع میکند.



























