جستجو
زبان دیکشنری را انتخاب کنید
passe
مثالها
Those baggy jeans are so passé; no one wears them anymore.
آن شلوارهای جین گشاد خیلی منسوخ هستند؛ دیگر کسی آنها را نمیپوشد.
My grandmother insists on using her passé recipes from the 1950s.
مادربزرگم اصرار دارد که از دستورالعملهای منسوخ دهه 1950 استفاده کند.



























