جستجو
زبان دیکشنری را انتخاب کنید
awesome
01
فوقالعاده, محشر
extremely good and amazing
Dialect
American
American
Approving
مثالها
He did an awesome presentation for his final project.
او یک ارائه عالی برای پروژه نهایی خود انجام داد.
She got an awesome new skateboard for her birthday.
او برای تولدش یک اسکیت بورد جدید عالی دریافت کرد.
مثالها
The awesome power of nature was clear during the storm.
قدرت خارقالعاده طبیعت در طول طوفان آشکار بود.
The general addressed the army with awesome authority.
ژنرال با اقتدار خارقالعاده به ارتش خطاب کرد.
awesome
01
به صورت چشمگیر, به طور شگفت انگیز
in an extremely impressive manner
مثالها
We did awesome during the fundraising event, exceeding our target amount.
ما در رویداد جمعآوری کمکهای مالی عالی عمل کردیم و از مبلغ هدف خود فراتر رفتیم.
The new technology is awesome cool, making our lives so much easier.
فناوری جدید عالی است، زندگی ما را بسیار آسانتر میکند.
