جستجو
زبان دیکشنری را انتخاب کنید
Numismatist
مثالها
The numismatist spent years assembling a comprehensive collection of rare coins from around the world.
سکهشناس سالها را صرف گردآوری مجموعهای جامع از سکههای نادر از سراسر جهان کرد.
As a numismatist, she specialized in ancient Roman coins and frequently attended coin conventions to expand her collection.
به عنوان یک سکهشناس، او در سکههای روم باستان تخصص داشت و اغلب در کنوانسیونهای سکه شرکت میکرد تا مجموعهاش را گسترش دهد.



























