جستجو
زبان دیکشنری را انتخاب کنید
notably
01
بهویژه, مخصوصاً
used to introduce the most important part of what is being said
مثالها
The city is known for its rich history, notably its ancient architecture.
این شهر به دلیل تاریخ غنی خود شناخته شده است، به ویژه معماری باستانی آن.
The new policy brought several changes to the workplace, notably in employee benefits.
سیاست جدید چندین تغییر در محیط کار به همراه داشت، به ویژه در مزایای کارکنان.
02
بهطور قابل توجه, بهطرز قابل ملاحظه
in a way that is significant
مثالها
The city 's skyline is notably different after the recent construction of several high-rise buildings.
افق شهر به طور قابل توجهی پس از ساخت اخیر چندین ساختمان مرتفع متفاوت است.
He has notably improved his tennis game since starting regular coaching sessions.
او از زمانی که جلسات مربیگری منظم را شروع کرده، به طور قابل توجهی بازی تنیس خود را بهبود بخشیده است.
